امروز تابلویی که روبه روی دفتر دبیرستان احمدی روشن بود توجهم را جلب کرد. عنوان آن اینگونه بود:«گزیدهای از قبولیهای کنکور ١۴٠١ دبیرستان شهید احمدی روشن هدایت» مثل یک پوستر معمولی، آمدم که از کنارش بگذرم که نکتهای توجهم را جلب کرد، نصف افرادی که نامشان بود تصویرشان حذفشده بود! دقت که کردم دیدم فقط تصاویر افرادی که رشته پزشکی و برخی رشته های مهندسی قبولشدهاند گذاشتهاند و از باقی افراد صرفاً نامبردهاند. به استاد کارورزی گفتم: آقای دکتر! این پوستر را چه کسی طراحی کرده؟ دکتر رنجبر گفت: چطور؟ طراحیاش ایراد دارد؟ گفتم نه، اما چرا نباید حداقل تصویری از دانشآموزانی که دانشگاه فرهنگیان قبولشدهاند مانند قبولیهای پزشکی در پوستر قرار داشته باشد؟ چرا این پوستر را داخل مدرسهای که خودمان ادارهاش میکنیم طوری در سالن نصبکرده که انگار معلمی و دانشجو معلم شدن ارزش ندارد؟ مگر غیر این است که احترام این رسالت را باید خودمان حفظ کنیم؟ وقتی خودمان ارزش کار خود را پایین میدانیم چه توقعی از دیگران میرود؟ آنوقت میخواهیم فلان نماینده مجلس یا رئیس مجلس برای ما تره خرد کند؟ ما که خود نظام ارزشیمان را پولی کردهایم و دانشآموزانی اینچنین تربیت میکنیم، چه توقعی میرود جامعه به ما نگاهِ درست داشته باشد؟ چرا معلمان دنبال ایناند که دانشآموزانشان پزشک شوند؟ اگر روزی پزشکی درآمد امروز را نداشت چه؟! مگر ارزش پزشکی را پول تعیین میکند؟ گره زدن رسالتها با پول صرفاً ارزشش را کم میکند! چون پول چیز بیارزشی است که امروزه بهغلط برای خیلیها ارزش شده!آقای دکتر هم همه اینها را قبول داشت! بحث را با یک معلم دیگر هم مطرح کردیم. اما مثلاینکه برای بیشتر معلمها اصلاً مهم نیست!من جای مدیر مدرسه بودم معلمان آینده ای که از آن مدرسه وارد جامعه خواهند شد را دعوت و از آنها تقدیر میکردم…
مُرِفا؛ ٢١ اردیبهشت ١۴٠٢